جدول جو
جدول جو

معنی کتک کاری - جستجوی لغت در جدول جو

کتک کاری(کُ تَ)
عمل کتک کار. عمل زدن یکدیگر. (یادداشت مؤلف). رجوع به کتک کاری کردن شود.
- کتک و کتک کاری، عمل زدن و مضروب کردن یکدیگر. کار دو نفر که یکدیگر را زنند. رجوع به کتک کاری کردن شود
لغت نامه دهخدا
کتک کاری
ستلش کوبکاری عمل کتک زدن
تصویری از کتک کاری
تصویر کتک کاری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
کم کار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشت کاری
تصویر کشت کاری
زراعت، حرفۀ زارع، کشت کاری، کشاورزی، کشت و زرع
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
فعل و عمل آتش کار
لغت نامه دهخدا
خوب کار کردن، (فرهنگ فارسی معین)، پرکاری، نیکوکاری، نیکوکرداری، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کار کاری
تصویر کار کاری
احتیاج ضرورت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک کاری
تصویر نیک کاری
خوب کار کردن، نیکو کاری نیکو کرداری مقابل بد کاری بد کرداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
کم تجربگی ناشیگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمک کار
تصویر کمک کار
اییار یاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
قلّة العمل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
Underemployment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
sous-emploi
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نوعی پرنده سفید رنگ مهاجر، بسیار سفید
فرهنگ گویش مازندرانی
کبک دری
فرهنگ گویش مازندرانی
کنده شده، منبت کاری شده
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
неполная занятость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
不完全雇用
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
subemprego
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
نیم روزگاری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
অপূর্ণ চাকরি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
การจ้างงานต่ำกว่าเกณฑ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
ajira isiyotosheleza
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
yetersiz istihdam
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
就业不足
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
неповна зайнятість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
תַּת-תַּעֲסוּקָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
불완전 고용
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
kekurangan kerja
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
अधूरी रोजगार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
ondertewerkstelling
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
sottoimpiego
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
Unterbeschäftigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
niedostateczne zatrudnienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
subempleo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی